اشعار فروغ فرخزاد
بر که می خندد فسون چشمش ای افسوس؟
وز کدامین لب لبانش بوسه می جوید؟
اشعار فروغ فرخزاد
پنجه اش در حلقه موی که می لغزد؟
با که در خلوت بمستی قصه می گوید؟
اشعار فروغ فرخزاد
تیرگی ها را بدنبال چه می کاوم؟
پس چرا در انتظارش باز بیدارم؟
اشعار فروغ فرخزاد
در دل مردان کدامین مهر جاوید است؟
نه … دگر هرگز نمی آید بدیدارم
اشعار فروغ فرخزاد
پیکری گم می شود در ظلمت دهلیز
باد در را با صدائی خشک می بندد
اشعار فروغ فرخزاد
مرده ای گوئی درون حفره گوری
بر امیدی سست و بی بنیاد می خندد
اشعار فروغ فرخزاد